همهتان بیمارید... موجیهستید... سروتهتان را که بزنند، از جنگ میگویید... مگر جبهه چی داشت که اینقدر یادش میکنید؟... قبول کنید که باختید... عقب ماندید... از زندگی... از تحصیلات... از مادیات... از دنیا... همهتان بیمارید... هر کدامتان یک چیزیتان میشود... هر کدامتان بهنوعی بیمارید...
کی گفته ما بیمار نیستیم؟ کی گفته ما عقب نماندیم؟ کی گفته ما نباختیم؟ کی گفته...
ما بیماریم، همهمان. هر کس که ذرهای عطر جبهه را درک کند، بیمار است. ما عقب ماندهایم. هر کس که بخواهد از دنیا جلو بزند و خود را به آخرت برساند، عقب مانده است. ما باختیم، خیلی هم. هشت سال از زندگیمان حداقل آن بود. هشت سالی که میتوانستیم درس بخوانیم، برویم خارج دکتر شویم، ملت را بچزانیم و جیبشان را خالی كنیم. هشت سالیکه میتوانستیم برویم مهندس شویم، وزیر شویم، وکیل شویم، برای خود ویلایی عظیم در شمال کشور بسازیم و... عوضش تا عید میشود، دلمان هوای گرمای خرمشهر میکند. تا گرم میشود، دلمان برای زمین سوزان شلمچه تنگ میشود. تا بچهمان را صدا میکنیم، یاد دوستان شهید خود میافتیم و روزهای خوش بودن با آنان برایمان تداعی میشود.
ما باختیم، خیلی هم باختیم. چه باختنی بزرگتر از دنیا؟ آری! ما دنیا را به آخرت باختیم، ولی این را مطمئنیم که آخرت خویش را به دنیا و دنیایمان را به دنیای دیگران نباختیم. ما مفتخریم كه وجودمان را، عشقمان را و حیاتمان را اسماعیلوار به پای ابراهیم زمان قربانی كردیم و شادمان بر خود بالیدیم. ما عقب ماندیم، هشت سال تمام. هشت سالی که میشد هر سال آن یک بچه داشت. هر سال آن یک کارخانه ساخت. هر سال آن یک شرکت تأسیس کرد و هر سال آن تعطیلات را در یک کشور غربی گذراند، ولی ما همة دلخوشیمان نو كردن سال در فکه است و گذراندن تعطیلی سال نو در طلائیه.
کجا میفهمند اهل دنیا که تبسم بچهبسیجی در میان سیم خاردارهای والفجری فکه چه زیباست؟ کجا درک میکنند بازماندگان اصلی دنیا که شهادت نوجوان بسیجی در ارتفاعات یخزده ماووت چه حلاوت و گرمایی دارد؟ چه میفهمند بندگان �پرادو� و سینهچاکان �بنز� و چاپلوسان �اریکسون� که خداحافظی حاجی، پشت بیسیم در محاصره دشمن در جاده خرمشهر چه جاننواز است؟
ما نسلی بیمار هستیم؛ سرمازده ماووت و گرمازده شلمچه. مغزمان را کاتیوشا سوراخ کرده و قلبمان آماج دوشکا قرار گرفته است. حنجرهمان از گاز خردل پر است و سینهمان سوخته از گاز خون و سیانور. گاز خوردیم تا به دنیا گاز نزنیم. گاز خوردیم تا دیگران دندانهایشان را محکمتر به دنیا بفشارند. گاز خوردیم تا هوای نامطبوع نامردی در حنجرههامان جاری نگردد. شیمیایی شدیم تا خیلیها ترکیب سیانور را با �ژل� مو اشتباه نگیرند. گاز خردل خوردیم تا پیتزاخوران شمال شهر فراموششان نشود از سس خردل بهره جویند.
ما بیماریم. عقلمان را شهدا ربودند و جانمان را خداوند. چشمانمان به آسمان است و منتظر بارش باران عشق، و دستانمان به درگاه معبود، ملتمس و خوشحال بلند است. پاهایمان سست است. درست میگویید، زانوانمان میلرزد. در برابر خداوند پاهایمان ثابت نیستند، ولی در برابر گناه، استواریم و یاد شهدا به قلبمان اطمینان میدهد. ما نسلی باختهایم. ما سرمایهداری را به شهدا باختیم. حرامخواری را به حلاوت حلال، شقاوت را به شهامت، تکبر را به تعبد، تحجر را به تدین و ریاکاری و زیادهجویی را به زهد و عبادت شبانه باختیم. بر ما بخندید. احساس کنید دوره ما تمام شده است. خوشحال شوید كه ما میرویم. شادمان باشید که ما گوشه عزلت گزیدهایم. بر خود ببالید تا دنیای معصیتتان بر آخرت سپیدمان چیره گردد.
ولی ما بر شما نمیخندیم. بر شما فخر نمیفروشیم و تکبر نمیکنیم. از اینكه در منجلاب غرقید، خوشحال نمیشویم. از اینكه آخرتتان را به دنیایتان باختید، شادمان نمیگردیم. چرا؟ چون شما از جنس مایید، مسلمانید، ایرانی هستید، انسانید، مخلوق خدایید و بندگان او. این را که دیگر نمیتوانید منکر شوید. هموطن بودنتان را تکذیب کنید و مسلمانیتان را كه بپوشانید، بندگی خدایتان را چه میکنید؟ ما که جلوی شما را نخواهیم گرفت. اوست که باید مقابلش قرار گیرید. ولی این را باور کنید: اگر دستمان برسد، شما را نیز شفاعت میکنیم. دست شما را نیز میگیریم؛ به شرطی که حساب خود را با خدا صاف کنید. عداوت و لجبازی را کنار بگذارید و دست از یکدنگی بردارید. راستی شما چه میکنید؟ دستتان را دراز میکنید؟
گلواژه های نـــــاب و پرمعنای زندگی
تشنه امام زمان بشو تا خواب امام زمان ببینی!
فاسقي که در شب عروسي اش عاقبت به خير شد
خداحافظ همگی دوستانو بزرگوارن خوبم
735280 بازدید
192 بازدید امروز
406 بازدید دیروز
2605 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian