یک شبی مجنون نمازش را شکست
بی وضو در کوچه ی لیلا نشست
عشق آن شب مست مستش کرده بود
فارغ از جام الستش کرده بود
گفت یا رب از چه خوارم کرده ای ؟
بر صلیب عشق دارم کرده ایی
خسته ام زین عشقُ دلخونم نکن
من که مجنونم تو مجنونم نکن
مرد این بازیچه دگر نیستم
این تو ولیلای تو ُ من نیستم
گفت:ای دیوانه لیلایت منم
در رگ پیدای و پنهانت منم
سال ها با جور لیلا ساختی
من کنارت بودم ونشناختی
گلواژه های نـــــاب و پرمعنای زندگی
تشنه امام زمان بشو تا خواب امام زمان ببینی!
فاسقي که در شب عروسي اش عاقبت به خير شد
خداحافظ همگی دوستانو بزرگوارن خوبم
736073 بازدید
110 بازدید امروز
517 بازدید دیروز
2382 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian