قبلا عرض کردیم که در روایت آمده است که �لَا إِیمَانَ لِمَنْ لَا حَیَاءَ لَهُ�؛ کسی که حیاء ندارد ایمان ندارد.! حال می خواهیم بررسی کنیم که رابطه این دو چیست و چگونه حیاء باعث ایمان می شود ؟
ما روایات متعدّدی داریم که رابطه حیاء و ایمان را مطرح میکند. در روایتی از پیغمبر اکرم است : �قال رسولالله(صلیاللهعلیهوآلهوسلم): الإیمان و العمل أخوان شریکان فی قرنه لا یقبل الله تعالی احد ما الا حسابه� روایت دیگری از علی(علیهالسلام) داریم که فرمودند: �کثرة حیاء الرجل دلیلٌ علی ایمانه�؛ زیادی حیای افراد از ایمان آنهاست.
پس مشخص شد که رابطه ایمان و حیاء یک رابطه دو سویه است به طوری که اگر یکی برود دیگری هم می رود. ایمان و حیاء در یک رشته و همراه هم هستند، مثل دو برادر هستند.
در روایات نقش �حیا� را تحت عنوان لباس بیان میکنند. من دو روایت از پیغمبر اکرم میخوانم : �قال رسولالله(صلاللهعلیهوآلهوسلم): الْإِیمَانُ عُرْیَانٌ وَ لِبَاسُهُ الْحَیَاء�1
در روایتی دیگر حضرت میفرماید: �قال رسولالله(صلاللهعلیهوآلهوسلم): الْإِسْلَامُ عُرْیَانٌ فَلِبَاسُهُ الْحَیَاء�2 حضرت بحث عریانی را مطرح میکنند. ایمان لخت است و لباس آن حیاء است. ما یک سؤال میکنیم؛ نقش لباس برای بدن چه نقشی است؟ نقش حفاظتی است. که اینجا اسلام را بیان می کند .
آدم لخت برای حفاظت از آفات لباس میپوشد. مثلاً لباس، او را از سرما محافظت میکند. نقش لباس نقش حفاظتی است، یعنی کار لباس در ارتباط با بدن کار حفاظتی است؛ چون تعبیر در هر دو روایت عریان است. ایمان لخت است، اگر بخواهی آن را حفظ کنی باید با حیاء حفظ کنی. بحث کیفیّت است.
پس دانستیم که : ایمان و حیاء ملازم هم هستند، اگر یکی برود، دیگری هم رفته است. مطلب دوم این است که حیاء چه نقشی دارد؟ چگونه است که اگر آن برود ایمان هم میرود؟ میگوید مثل این میماند که ایمان لخت است و حیاء هم لباسش است، لباس آن را حفظ میکند، لباس نباشد سرما میخورد بعد هم میافتد میمیرد، تمام شد رفت.
اصلاً زیربنای تمام اعمال انسان، اعمال نیکی که انجام میدهد و همچنین اعمال شری را که ترک میکند و کفّ نفس میکند، جلوی خودش را میگیرد که کار بد و زشت نکند، زیربنای تمام اینها حیاء بود. حیاء موجب میشود که کار زشت نکند و کار خیر کند، نتیجه اینکه حیاء سنگ بنای ایمان است.
ما در باب ایمان و عمل روایاتی داریم که اگر عمل نباشد، از ایمان خبری نیست. حالا ایمان را هرچه میخواهی بگیر، در بُعد عقلانیاش میگویی اعتقادات، در بُعد قلبیاش میگویی دلبستگی به خدا، هر چیزی میخواهی بگویی در این جهت برای من فرق نمیکند، ایمان هرچه میخواهد باشد، چه اعتقادات باشد و چه دلبستگی به خدا باشد، حفظ این ایمان به اعمال خارجی ما بستگی دارد؛ حتی در روایات داریم که وقتی از حضرات(علیهمالسلام) در مورد ایمان سؤال میکنند، میگویند: �الایمان هو العمل� 3 گویند: ایمان، عمل است. یعنی میخواهند نقش عمل روی ایمان را بگویند که بین عمل و ایمان یک رابطه تنگاتنگ است. حیاء به یک معنا مولِد عمل است.
حیاء موجب میشود که از انسان اعمال خیر صادر شود و جلوی اعمال شرّ را بگیرد و آن دلبستگی به خدا حفظ شود، آن اعتقادات حفظ شود که اگر این اعتقاد و دلبستگی نباشد، آن اعمال �هَباءً مَنْثُوراً�4 شود و از بین میرود
ایمان و حیاء ملازم هم هستند، اگر یکی برود، دیگری هم رفته است، . مطلب دوم این است که حیاء چه نقشی دارد؟ چگونه است که اگر آن برود ایمان هم میرود؟ میگوید مثل این میماند که ایمان لخت است و حیاء هم لباسش است، لباس آن را حفظ میکند، لباس نباشد سرما میخورد بعد هم میافتد میمیرد
پی نوشت ها :
[1]. مستدركالوسائل، ج8، ص465
[2]. الكافی، ج2، ص46
[3]. الألفین، ص319
[4]. سوره الفرقان، آیه 23
[5]. بحارالأنوار، ج68، ص333
[6].سوره النمل، آیات 13 و 14
[7]. الكافی، ج2، ص130
گلواژه های نـــــاب و پرمعنای زندگی
تشنه امام زمان بشو تا خواب امام زمان ببینی!
فاسقي که در شب عروسي اش عاقبت به خير شد
خداحافظ همگی دوستانو بزرگوارن خوبم
734779 بازدید
97 بازدید امروز
413 بازدید دیروز
2461 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian